من نویس

متن مرتبط با «شنبه» در سایت من نویس نوشته شده است

سه شنبه ای در سرو غریی

  • آهای پسر، من وقتی فرش رو متر میکنی، وقتی میگی اصلا میرم خونه، وقتی بی حواس میای سمتم، کلافگیت رو میفهمممیفهمم چقدر با خودت درگیری برای انتخاب کردن منمن بچه م، من خیلی از اونی که فکر میکنی کوچیک ترموقتی روی سینم خم میشی و دستام رو میگیری اینو میفهمی نه؟ میفهمی که عقب میریوقتی میگی دستمو بگیر و بلد نیستم، میفهمی نه؟ میفهمی که میخندیولی من یه چیزی رو ذاتی بلدم، بلدم نازت کنم، نازت رو بکشم بلدم ۱۲ شب تا ۵ صبح نازت کنم بعدم بزارم بخوابی و تا ۷ صبح نگاهت‌ کنمنمیزارم بفهمی، ولی اون شب من رو تا صبح‌نخوابیدم چون میترسیدم خواب بوده باشه. میترسیدم واقعی نباشه اینکه یه آدم ۵ ساعت فقط فقط و فقط به من فکر کرد. فقط من رو دید و من رو حس کردحیف کلمات حس ندارنولی حس اون سه شنبه ی آخر ابان، روی کاناپه، یادم نمیره بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها