غلط

ساخت وبلاگ
یه خونه که با شهر کاری نداشت

یه کوچه که اروم و بن بست بود

به گلدون سفالی پر از عطر یاس

هوایی ک از بوی گل مست بود

تو رد میشدی خونه گر میگرفت

صدای قدم هاتو تا میشنید

دل پنجره باز میشد تو باد

غم از پشت شیشه سرک میکشید

غلط کردی عاشق شدی لعنتی 

غلط کردی پرده رو پس زدی

یه رویا ازت تو سرم داشتم

غلط کردی به رویاهام دست زدی

من و پنجره حالمون خوب نیست

چه آرامشی پشت این پرده بود

بگو خاطراتت از اینجا برن

ببینم کسی دعوتت کرده بود؟!

خودت اومدی رفتنم حقته

با اصرار و خواهش نمیخوام تو رو

همون حال خوبم گرفتی ازم

چه تصمیم خوبی گرفتی

برو...

من نویس...
ما را در سایت من نویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ishansnevise بازدید : 164 تاريخ : پنجشنبه 11 آبان 1396 ساعت: 7:07